روستای ولیک آباد

از توابع شهرستان گرگان

از توابع شهرستان گرگان

درج اخبار و تصاویر باذکر منبع بلامانع است.

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است


احسن
محمد تقی احسن – اعزامی از گرگان – روستای ولیک آباد

بسم رب الشهدا و الصدیقین

در خاطرم شد زنده یاد فاطمیون

یاد شلمچه ، یاد اروند، یاد مجنون

آن شب چه شبی بود! اگر بغض بگذارد خواهم نوشت . شب عملیات کربلای ۴ ( ۳/۱۰/۱۳۶۵)

مقر لشکر ۲۵کربلا روستای صیداویه حاشیه رودخانه بهمن شیر در بین نخلستان ها، گردان ما صاحب الزمان

مدت ها بود که بچه ها منتظر بودند عملیات شود، بعضی ها از تابستان آمده بودند ، ما هم که با سپاه معروف ۱۰۰ هزار نفری محمد(ص) در تاریخ ۱۰/۹/۱۳۶۵ به آنها پیوستیم. انواع و اقسام آموزش های لازم را دیده بودیم، آخرین آموزش های ما چگونگی جنگ و مبارزه در شهر بود، بله هدف نهایی عملیات کربلای۴ تصرف شهر بصره بود، تا موقعیت ما را به گونه ای رقم بزند که در مذاکرات با دست پر باشیم.

آن شب بعد از نماز مغرب و عشاء سوار بر کامیون های باری از روستای -صیداویه- به سوی مقصد حرکت کردیم، ساعت ۱۱ رسیدیم مقصد که خرمشهر بود. از آنجا بلافاصله گردان ها به صف شدند و به سوی خط اول حرکت کردیم، یادم نمی رود مسیر حرکت کانال آبی بود که مدت ها آبی از آن نگذشته بود فلذا ترک های عمیقی برداشته بود و اگر دقت نمی کردی پایت در آن گیر می کرد و آسیب می دید.

ساعت ۵/۱۱-۱۲ بود، هنوز مدتی از حرکت ما نگذشته بود که منورهای خوشه ی ۲۴ تایی شب را مثل روز روشن کرد!

بله آنهایی که آن شب آنجا بودند به یاد دارند ؛ مثل روز.

هواپیماهای عراقی با منور های خوشه ای که هر بار ۲۴ عدد بود ، شب را مثل روز روشن میکردند. و ما در این هنگام در کانال زمینگیر می شدیم. من که اولین باری بود که در عملیات شرکت می کردم؛ اما آن ها که با تجربه بودند بر اساس شواهد خبر از لو رفتن عملیات داشتند.

سرمای شدید تا مغز استخوان ها سرایت کرده بود و به سختی باید جلوی چکاچک دندان ها را می گرفتیم!

گردان خط شکن لشکر ۲۵ کربلا در آن عملیات گردان مالک بود، که کمتر از یک گروهان آن باقی ماندند!

متأسفانه به هر دلیلی عملیات لو رفته بود!

بعدها گفتند : آمریکایی ها اطلاعات به عراقی ها دادند. یا این که ستون پنجم عملیات را لو داده است، اما دلایل دیگری هم بود.

آقای حسین ولایتی از شاهدان عینی که از بچه های اطلاعات و عملیات شناسایی لشکر ۵ نصر خراسان حاضر در منطقه بودند ؛ یکی دیگر از عوامل لو رفتن عملیات را اینگونه روایت می کنند ، رعایت نکردن موارد امنیتی توسط فرماندهان و تردد فراوان در منطقه که نیروهای دیده بان عراقی کاملا به آن اشراف داشتند را از یک طرف و از طرفی هم آموزش تعداد زیاد غواصان که موجب شده بود همگی بدانند منطقه ی عملیات، آبی خاکی است .

از همه این ها که بگذریم یک نکته دیگر را حقیر می خواهم به آن اضافه کنم. غرور!

به نظر می رسید با توجه به انباشت نیروی زیاد و تجهیزات و تدارکات در آن مقطع زمانی و همچنین اعزام نیروی ۱۰۰ هزار نفری سپاه محمد(ص) که با -تبلیغات-گسترده ای صورت پذیرفته بود؛ مسئولان و فرماندهان و حتی نیرو های ما را دچار غرور کاذب کرده بود! فلذا خیلی با اطمینان از پیروزی قریب الوقوع در جنگ خبر می دادند!

بگذریم ، نزدیک های صبح شد و ما دیگر رسیده بودیم پشت دیوار اسکله خرمشهر که در کنار آن کانالی به عمق ۱ متر حفر شده بود.

همه بهت زده نگران و منتظر بودند. دیگر برای همه روشن شده بود که عملیات لو رفته است.

بچه ها زمینگیر شدیم و هیچ کاری از دستمان بر نمی آمد. نزدیکهای نماز صبح بود، یکبار دیگر جنود الهی به کمک رزمندگان اسلام آمد. و این بار این جنود مه غلیظ بود!

در حالی که تا چند دقیقه قبل آسمان صاف و پرستاره بود به یکباره مه غلیظ همه جا را فرا گرفت، و فرصت جابجایی را برای بچه ها فراهم نمود. و البته فرصتی برای اقامه نماز صبح، نمازی که با تیمم خوانده شد!

نمازی که لذت آن هیچ باردیگر برای نگارنده تکرار نشد.

نماز صبحی که برای خیلی از بچه ها آخرین نمازشان بود، رفتند و به ابدیت پیوستند.

نماز صبحی که شاید بعضی از غواصان خط شکن در آب خواندند! با تن مجروح، با بدن های پاره پاره. یا شاید با دست های با سیم بسته! و چه مظلومانه!

براستی یادمان هست چرا آن عزیزان اینگونه جان خویش را در کف دست گذاشته و به صف دشمن زدند؟!

چهره های آنان یادتان هست ؟ !

از همه قشر بودند، از همه خط بودند، از همه رنگ بودند ولی همه رنگ خدایی بر تن کرده بودند.

برای سرافرازی میهن عزیزمان، برای پاسداری از اسلام عزیز و برای حفظ شرف ایران.

حالا بیشتر کلام پیرو مرادمان رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) را می فهمیم که فرمودند :

” خوشا به حال آنانکه با شهادت رفتند ” به درستی خوشا !

نیستند ببینند نا مهربانی ها را ، نا مردمی ها را و نا اهلان را ، از همه مهمتر اینکه بعضی از نااهلان به قدرت رسیدند و اخلاق و اقتصاد و فرهنگ جامعه را به باد فنا دادند! و به گونه ای عمل کردند که مردم و بویژه جوانان ما را دین گریز و دین ستیز کردند!

حالا بچه های خط شکن غواص کربلای ۴ آمدند، پس از ۲۹ سال که از ما بپرسند یا به یادمان آورند؛ پس چه شد آرمان های انقلاب؟‍! برادری کجا رفته است؟‍ برابری و عدالت کجاست؟‍‍! محرومیت و استضعاف چرا در جامعه بیشتر شده است؟! چرا این همه بد اخلاقی؟! چرا دوستان و همسنگران دیروز با هم دشمنی می کنند؟! ایثار و گذشت و فداکاری فقط برای ما بود؟! بر سر خانواده ها و دوستان و اقوام ما چه آمده است؟‍! جنگ که سال ۶۷ تمام شد، پس چرا وضعیت مردم اینگونه است؟!

آنها آمدند که به ما بفهمانند، اگر در جنگ پیروز شدیم با گذشت و فداکاری و البته وحدت بود. به قول رهبر کبیر انقلاب حضرت امام (ره) “رمز پیروزی شما وحدت است.” که در شعار امسال بنا به فرموده مقام معظم رهبری ثبت گردیده است: “دولت و ملت، همدلی و هم زبانی”

اما چرا خیلی ها نمی فهمند” نکند خدای نکرده خود را به خواب زده باشند”!

شهدا آمده اند که ما را از خواب بیدار کنند! نه آنکه مصادره به مطلوب شوند!

آنها آمدند که بگویند: در جنگ نوینی که پیش روی ملت شریف ایران با تحریم های ناجوانمردانه در مسئله هسته ای به راه انداخته اند، باید متحد بود، همه با هم، یک دل و یک زبان.

جنگ خیلی بد است! چرا بعضی قبول ندارند؟! “یک نمونه اش همین عزیزان که هر کدام خانواده ای را داغدار کرده است.” چرا گره ای که با دست باز می شود می خواهند با دندان باز کنند؟!

آن آقا از شهداء خجالت نکشید که به جایگاه رفت ؟!

اصلا آقا اگر توان باز کردن گره نداری، لااقل گره نزن!!

از دست بسته با سیم، از استخوان های خاکی، یا چشم های منتظر مادران شهدا که هنوز خیلی هاشان به در است!

خجالت نکشیدید که مراسم بزرگداشت آن عزیزان را که نماد اخلاق و وحدت و ایثار و گذشت بودند، محل بداخلاقی و توهین و تفرقه و اتهام کردید؟! فردا جواب آنان را چگونه خواهید داد؟!

دلــواپـســــی؟‍! باش، ما هم دلــواپســـــــــیم!

دلواپس کشوری که قرار بود ام القراء شود!

دلواپس ایرانی که با توجه به برنامه ی چشم انداز قرار است در سال ۱۴۰۴ در همه ی زمینه ها الگوی کشورهای منطقه باشد! اما عده ای وقتی به قدرت رسیدند ۸ سال این برنامه را کنار گذاشتند ! و شما با آنها همراهی کردید و سرمایه کشور را بر باد دادند!!

دلواپسیم که جوانهایمان فرصت شغلی ندادند؟! فرصت ازدواج ندارند؟! و نه آینده ای!!

دلواپسیم از اینکه هر روز پرده از پرونده ی فسادهای میلیاردی برداشته می شود!! آیا اینجا ایران اسلامی است؟!

پس ای عزیز” ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان “!

در پایان به عنوان یک خانواده ی شهید و یک رزمنده ، ضمن احترام به همه مردم شریف ایران و آرزوی علو درجات عالی برای شهیدان بویژه ۱۷۵ غواص شهید عملیات کربلای ۴ ،

‌ بی هیچ ابا و ناراحتی حمایت خود را از تیم مذاکره کننده هسته ای کشور عزیزم ایران اعلام می داریم.

و به دلواپسان می گوییم :

اگر مردی بیا با هم گفتگو کنیم ، بدور از هیاهو ، ما که برادران دیروز هستیم ؛ حالا هر کجا دلت می خواهد باشد ؛ می خواهی برویم شلمچه یا اروند کنار یا مجنون !

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۴ ، ۰۹:۳۸